نظام سیاسی
مفهوم نظام نخستین بار در مردم شناسی به کار رفته است . از
نظام تعریف های گوناگونی شده است ، از جمله : مجموعه ای از صفات خاص ،
مجموعه هدف ها همراه با روابط میان این هدفها و خواص آنها ، هر مجموعه از
عناصر که بتواند به نحوی بطور متداخل با یکدیگر عمل کند ، می تواند
به صورت یک نظام در نظر گرفت . نظام از اجزای متفاوتی تشکیل شده که با هم
آن را بوجود آورده است و جمع شدن صرف اجزا نیست بلکه روالی منظم دارند (
رابطه منظم ) که این رابطه یک الگو بوجود می آورد و هر جزء وظیفه خاصی
را انجام می دهد بطوریکه تمام اجزا در کل یک واحد را تشکیل می دهند .
تعاریف گوناگونی بر ای نظام سیاسی شده است . ماکس بر نظام و بر نظام سیاسی را اینگونه تعریف کرده است :
'' اجتماع انسانی که مدعی انحصار کاربرد شروع زور در داخل سرزمین معینی است . ''
نظام
سیاسی در معنای عام کلمه ، بیان کننده بافت نهادهای سیاسی شویه اعمال قدرت
سیاسی است . به عبارت دیگر نظام سیاسی مجموعه ای از نهادهای سیاسی تلفیق
یافته و همگن شده ای است در حوزه دولت – کشور و در یک زمان خاص و معین وجود
دارد .
اگر بخواهیم آن را برداشتی حقوقی صرف ندانیم می توان آن را
گسترده ای وسیع تر بررسی کنیم یعنی از معیارهایی چون جامعه شناسی ، اقتصاد ،
ایدئولوژی نیز بهره برداری کنیم زیرا نشام سیاسی از دو عامل ایستا و یونا
که ایستا یعنی نهادهایی که در حقوق اساسی وجود دارد و در قوانین کشوری
متلبور است مانند نهاد قانون گذاری ( قوه مقننه ) ، نهاد اجرایی ( هیأت
وزیران و دستگاههای دیوانی ) یا نهاد قضایی دیوان عالی دادگستری و کشوری و
دادگاههای حقوقی و جزایی ) و عامل پویا یعنی ساختارهای اجتماعی ، اقتصادی ،
فرهنگی و نظایر آنها که هم برون حقوقی اند و هم در تحولات و دگرگونی مدام
و مستمر می باشند .
برچسب ها:
نظام نظام سیاسی نهاد سیاسی نهاد اجرایی قوه مجریه قوه مقننه قوه قضائیه