دانلود ورد با موضوع مباني نظري و پيشينه پژوهش (فصل دو) آموزشهای مهارتی دارای 75 صفحه و با فرمت .docx و قابل ویرایش و آماده برای ارائه ، چاپ ، تحقیق و کنفرانس می باشد.
تعداد صفحه : 75 صفحه
فرمت فایل: ورد .docx و قابل ویرایش
آماده برای : ارائه ، چاپ ، تحقیق و کنفرانس
قسمتی از متن نمونه:
آموزش
آموزش در لغت عبارت است از عمل آموختن و تعلیم دادن. آموزش به معنای وسیع یادگیری است و شامل فرآیندی است که از گهواره تا گور در طول عمر انسان ادامه دارد. به عبارت دیگر این اصل با ارزش در فرهنگ اسلامی " ز گهواره تا گور دانش بجوی " مصداق پیدا می کند. هدف آموزش را توسعه ی مهارت ها، توانایی های انجام کار، درک دانش و اطلاعات مورد نیاز به وسیله ی نیروی انسانی به منظور ایجاد پیشرفت در تولید می دانند(فتحی و همکار، 1376).
از دیدگاه جامعه شناسی، آموزش روش انتقال علم و انطباق آن در شرایط ویژه اجتماعی با نیاز های جامعه است. آموزش از جمله رفتار هایی است که کلیه ی افراد بشر بطور دائم و به صورت مستقیم یا غیر مستقیم به آن مبادرت می ورزند. هیچ فعالیتی بدون انجام فرآیند یادگیری و یاددهی صورت نمی گیرد و این امر تا لحظه ی آخر حیات انسان را همراهی می کند (افشار،1357). با توجه به مطالب بیان شده آموزش ، فرآیندی است مستمر که مقصد نهایی آن بالا بردن توانایی ها، لیاقت ها و اطلاعات افراد برای انجام وظایف محوله و رشد شخصی وی باشد(زفرقندی، 1390).
این امر گویای این است که همه افراد یک سازمان موظف به ارتقای سطح دانش خود هستند و از طرفی مدیران سازمان هم موظف به حرکت دادن اعضای سازمان به سمت دانش روز میباشند، به همین دلیل در سالهای اخیر آموزشكاركنان در سازمانهاي مختلف از جايگاه خاصي برخوردار گردیده است (نحاسی، 1380).
با مقایسه مشاغل فعلی اجتماع با مشاغل حدود پنجاه سال پیش دریافت میشود که مشاغل به حدود دو برابر افزایش یافته است، این امر نقش پیشرفتهای علمی را در تنوع مشاغل به خوبی نشان میدهد. در جهان امروز احتمال این كه فرد مهارتي را بياموزد و آن را تا حدود سي سال در كار خود بدون تغيير بنيادي ادامه دهد بسيار ضعيف يا به كلي محال است. امروز جامعه به سرعت در حال دگرگوني است و دیگر آموزش کارکنان فقط مطلوب نیست، بلکه این مطلوبیت به یک اجبار تبدیل شده است، در جهان امروز برای امر آموزش کارکنان باید منابع مختلف سازمانی را بسیج کرد تا سازمان بتواند به راه خود ادامه دهد (فتح آبادی و همکاران، 1389).
آموزش كاركنان منجر به حفظ تداوم و بقاي سازمان میشود، يك بررسي سه ساله در سنگاپور نشان داده است كه 17 درصد شركتهاي تجاري و صنعتي اين كشور ورشكست شدهاند در حالي كه اين نسبت در مورد شركتهايي كه برنامه آموزش كاركنان را انجام دادهاند كمتر از 1 درصد بوده است. همچنين طبق آمار انجمن مديريت آمريكا تا سال 2007، بیش از نیمی از کارکنان نياز به بازآموزي داشتهاند. در سوئد هم براي پاسخگويي به تغییر و تحولات مختلف علمی و فرهنگی سياست فعال نگهداشتن نيروي انساني در پيش گرفته شده و سالانه 2 تا 3 درصد از توليد ملي کشور براي بازآموزي صاحبان مشاغل هزينه ميگردد (جنگی زهی، 1389).
به عبارتی نگاه گذشته محوری که آموزش را متعلق به دوران كودكي، نوجواني و جواني میدانست منسوخ گرديده است. امروزه تنها با يادگيري پيوسته و پايدار ميتوان با دگرگونيها و پیشرفتهای جامعه جدید سازگار و همراه شد.آموزش، همواره به عنوان وسيلهاي مطمئن در جهت بهبود كيفيت عملكرد و حل مشكلات مديريت مد نظر قرار ميگيرد و فقدان آن نيز يكي از مسائل اساسي و حاد هر سازمان را تشكيل ميدهد؛ به همین دلیل به منظور تجهيز نيروي انساني سازمان و بهرهگيري موثر از اين نيرو، آموزش از مهمترين و تاثیرگذارترین تدابير به شمار ميرود (شریعت مداری، 1387).
آموزش يك وظيفه اساسي در سازمان و يك فرآيند مداوم و هميشگي است. نباید آموزش را امری موقت و اتمامپذیر تصور کرد. كاركنان در هر سطحي از سطوح سازمان که باشند، حتی در سطح یک نیروی انسانی جزء، نیازمند آموزش و كسب دانش و مهارتهاي جديد هستند تا بتوانند به سمت اهداف سازمان حرکت کنند (لیپر1 و همکاران، 2010).
?-Liper
برنامههاي آموزش كاركنان در يك سازمان ميتواند نياز به نيروي انساني متخصص در آينده را نيز رفع كند، این برنامههای آموزشی میتوانند تضميني براي حل مشكلات كاركنان باشند.اگر كاركنان سازمان به خوبی آموزش ببينند بهتر ميتوانند در ارتقای سطح كارايي سازمان سهيم باشند. از اولین نتایج این امر عدم نیاز زیاد به نظارت از سوی سرپرستان بر روی زیردستان است، در عین حال این امر کمک میکند که افراد در جهت احراز شرایط ارتقای سازمانی آماده شوند و در نهایت انجام وظایف با مطلوبیت مورد نظر سازمان امکانپذیر میگردد (ثابت نژاد، 1390).
سهم آموزش در رشد اقتصادي
از ضرورت ها و الزامات رشد و توسعه اقتصادی ، نظام آموزشی برای ایجاد مهارت های لازم سرمایه انسانی است که موجب افزایش توانایی های دانش ، مهارت و قدرت درک افراد و انجام مطلوبتر کار است.
با عنایت به اینکه پایه اصلی اقتصاد آموزش است و از طریق آموزش و مهارت می توان کسب در آمد کرد و چرخ اقتصاد را به گردش در آورد کشورها سعی دارند ارتباطی را بین مهارت آموزی و تقاضای بازار کار ایجاد کنند زیرا آموزش و افزایش دانایی و مهارت به منزله سرمایه هایی هستند که مانند هر سرمایه فیزیکی دیگری بازده اقتصادی دارد .در دنیای امروز داشته های هرکشور به سرمایه های طبیعی ، فیزیکی ، انسانی ، اجتماعی و فرهنگی تقسیم می شود که در این میان، سرمایه انسانی از اهمیتی بسزا برخوردار است. رشد کمی و کیفی سرمایه انسانی، نیازمند آموزش های مناسب و روزآمد است ضمن آنکه در این امر لازم است که جایگاه انسان آموزش دیده و رشد یافته در فرایندهای کلان کشور مشخص باشد که تحقق این موضوع، خود مبتنی برای یافتن فصل مشترک بخش آموزش و بازار است.
تاريخ اين انديشه كه سرمايهگذاري در بخش سرماية انساني موجب پيشرفت توسعة اقتصادي ميشود به بيش از دويست سال پيش باز ميگردد ، در واقع، توسعة مهارتهاي نيروي انساني، ظرفيت توليدي نيروي كار را افزايش ميدهد.
اقتصاددانان بزرگ، دريافته بودند كه بازدة آموزش به عنوان نوعي سرمايهگذاري در منابع انساني ميتواند با بازدة سرماية مادي مقايسه شود، ولي اين انديشه تا پيش از دهة 1960، يعني زماني كه «شولتز1» (1967) و «دنيسون2» (1962) اثبات كردند كه آموزش با انتقال دادن و بهبود بخشيدن مهارتها و توان توليدي كارگران، ميتواند به طور مستقيم به رشد درآمد ملي كمك كند، منشاء تحقيق بسيار جدي قرار نگرفت (حسنی، 1391).
?-Schultz
?-Dennison
«شولتز» و «دنيسون» با استفاده از دادههاي مربوط به متوسط درآمد و طول مدت تحصيل نيروي كار در امريكا و ساير كشورهاي پيشرفته، سهم اقتصادي آموزش را سنجيدهاند. اين سنجش نشان داد كه افزايش سطوح آموزش، بخش مهمي از رشد درآمد ملي را تبيين ميكند.
همزمان، بكر1 (1966) و مينسر2 (1962) بازدة سرمايهگذاري در آموزش و مهارت آموزش را از طريق تحليل نسبت هزينه به سود مورد سنجش قرار دادند.
?- Becker
?-Mynsr
آنها در اين بررسي هزينههاي مستقيم و غير مستقيم سرمايهگذاري در طي سالهاي اضافي تحصيلات قبل از دانشگاه، آموزشعالي يا آموزش ضمن خدمت را با درآمدهاي اضافي نيروهاي ماهر و مجرب در طول زندگي، مقايسه كردهاند (شریعتی و همکاران، 1388).
رسالتهاي آموزش در ايران
در كشور ما رسالتهاي آموزش با توجه به شرايط محيطي داخلي و بينالمللي عمدتاً بر دوش دولت است و حمايت و كنترل اجتناب ناپذير دولت را ميطلبد. اهم رسالتهاي آموزش عبارتاند از:
1. تربيت و توسعه منابع نيروي انساني مورد نياز برنامههاي توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جامعه، بر طبق اصل 30 قانون اساسي جمهوري اسلامي اين وظيفه بر عهده دولت است، البته در متن قانون«فراهم آوردن تسهيلات آموزش رايگان تا سر حد خودكفايي» قيد شده است(شریعت مداری، 1387).
2.. ارتقاء دانش و فرهنگ عمومي و پاسخگويي به تقاضاي اجتماعي براي آموزش،اين رسالت نيز بر طبق اصل30 قانون اساسي بر عهدة دولت است ولي در اين زمينه مشاركت بخش غير دولتي، مشابه آنچه در سطح بينالمللي متداول است، ميتواند بسيار موثر باشد (فتح آبادی و همکاران، 1389).
3. دستيابي به توسعه و ارتقاء و فنّاوري، گسترش مرزهاي دانش و كسب موقعيت علمي مناسب كشور در سطح بينالمللي، تجربيات اكثر كشورهاي داراي نظام آموزش نشان ميدهد، فعاليتهاي تحقيقاتي عمده و حياتي براي توسعه اقتصادي و حفظ موقعيت علمي كشور، در دست آموزش دولت است . اهميت راهبردي اين موضوع براي جمهوري اسلامي در زمينه علم و دانش و ضرورت مبرم ارتقاء و حفظ منزلت علمي و سطح تكنولوژيك كشور در سطح بينالمللي ايجاب ميكند، دولت توجة ويژه به ايفاي اين رسالت داشته باشد. بديهي است اين امر مانع و مغاير با فعاليت بخش غير دولتي در زمينة تحقيقات نيست ولي با اين حال، سرمايهگذاري و كنترل دولت بر امر تحقيقات الزامي است.
4. مشاركت مؤثر در فرايند توسعة اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي از طريق تسهيل كاربرد علم و فنّاوري؛ يافتن راه حل براي مسائل، بحرانها و معضلات اجتماعي و اقتصادي كه امروزه تحت عنوان «الزام اجتماعي آموزش » مطرح است (مولایی، 1390) .
...
برچسب ها:
دانلود رایگان دانلود رایگان خرید دانلود رایگان مباني نظري و پيشينه پژوهش (فصل دو) آموزشهای مهارتی خرید دانلود رایگانمباني نظري و پيشينه پژوهش (فصل دو) آموزشهای مهارتی خرید دانلود رایگان دانلود رایگان مباني نظري و پيشينه پژوهش (فصل دو) آموزشهای