تمامی فایل های موجود در آپادانا، توسط کاربران عرضه می شود. اگر مالک فایلی هستید که بدون اطلاع شما در سایت قرار گرفته، با شماره 09399483278 با ما تماس بگیرید.
بررسی نقدي بر داستان چشمهايش بزرگ علوي

بررسی نقدي بر داستان چشمهايش بزرگ علوي

دانلود ورد با موضوع بررسی نقدي بر داستان چشمهايش بزرگ علوي دارای 19 صفحه و با فرمت .docx و قابل ویرایش و آماده برای ارائه ، چاپ ، تحقیق و کنفرانس می باشدتعداد صفحه : 19 صفحهفرمت فایل: ورد .docx و قابل ویرایشآماده برای : ارائه ، چاپ ، تحقیق و کنفرانس

دسته بندی: عمومی » گوناگون

تعداد مشاهده: 8 مشاهده

فرمت فایل دانلودی:.docx

فرمت فایل اصلی: .docx

تعداد صفحات: 19

حجم فایل:24 کیلوبایت

  پرداخت و دانلود  قیمت: 50,000 تومان
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.
0 0 گزارش

  • دانلود ورد با موضوع بررسی نقدي بر داستان چشمهايش بزرگ علوي دارای 19 صفحه و با فرمت .docx و قابل ویرایش و آماده برای ارائه ، چاپ ، تحقیق و کنفرانس می باشد.

     

    تعداد صفحه : 19 صفحه
    فرمت فایل: ورد .docx و قابل ویرایش
    آماده برای : ارائه ، چاپ ، تحقیق و کنفرانس

     

    قسمتی از متن نمونه:

    فهرست:
    بزرگ علوی
    يادداشتي بر رمان «چشم‌هايش» اثر بزرگ علوي








    بزرگ علوی
    سید مجتبی بزرگ علوی در بهمن ماه 1282 (دوم فوریه 1904) در تهران به دنیا آمد. پدر او حاج سید ابوالحسن و پدر بزرگش حاج سید محمد صراف نماینده ی نخستین دوره مجلس شورای ملی بود. مادر وی نوه ی آیت اله طباطبایی رکن رکین مشروعست ایران بود. سید ابوالحسن علوی و همسرش خدیجه قمر السادات که خانواده اصیل سنتی و طرفدار مشروطه بودند دارای شش فرزند، سه دختر و سه پسر که مجتبی بزرگ فرزند سوم آنان بود. پدر آقا بزرگ از اعضای حزب دمکرات ایران بود که این حزب به گواه تاریخ از بدو تشکیل در آغاز مشروطه با نفوذ بیگانگان یعنی انگلیس و روس که در آن زمان چشم طمع به ایران دوخته بودند، مقابله می کرد. او به عنوان بازرگان با آلمان معاملات تجاری داشت و در هنگام جنگ جهانی اول در این کشور اقامت داشته و پس از اتمام جنگ نیز اینجا ماند.
    آقا بزرگ به همراه برادر بزرگش مرتضی در سال 1920 (99/1289 شمسی) جهت تحصیل روانه ی آلمان شد و دوران دبیرستان را در شهرهای مختلف از جمله شهری که امروزه در لهستان قرار گرفته گذراند. در سال 1927 (1305 و 1306 شمسی) پدر وی یک شکست بزرگ تجاری را تاب نیاورده و خودکشی کرد. یک سال پس از این واقعه تلخ بود که آقا بزرگ از دانشگاه مونیخ فارغ التحصیل شد اما نتوانست تاب بیاورد و به ایران بازگشت. در آن زمان یک بورس تحصیلی برای ادامه تحصیل در آلمان به وی تعلق می گرفت اما با این وجود علاقه ای نشان نداد و در شیراز به عنوان معلم در خدمت معارف قرار گرفت. در این شهر بود که او نخستین کار ادبی را با ترجمه قطعه ای ار آثار شیلر تحت عنوان « دوشیزه اورلئان » آغاز کرد. یکی از ویژگی های زندگی استاد علوی نزدیکی و محشور بودن او با صادق هدایت است.
    يادداشتي بر رمان «چشم‌هايش» اثر بزرگ علوي
    در ميان آثار نويسندگان معاصر ايران آثار علوي، از حيث فضا و آحاد و مفردات حرکات تاريخي، ممتاز و نظرگير است. به عبارت دقيق‌تر آثار علوي را در ارتباط با تاريخ معاصر ايران مي‌توان بررسي کرد، و بايد هم بررسي کرد؛ زيرا آثار او مشخصات تاريخي و سياسي و اجتماعي يک دورة معين از جامعة ما را در خود دارند. اما منظور اين نيست که در آثار ادبي علوي، ما در پي اثبات تاريخيت خوادث و امور و آدم‌ها و سنخ‌هاي مخلوق او باشيم، يا از آثار او توقع هستي‌شناسي تاريخي داشته باشيم. آثار علوي، با وجود اشارات مستقيم و قرينه‌هاي معين تاريخي نهفته در آن‌ها، گزارش زندگي روزمرة آدم‌هاي تاريخي نيستند؛ زيرا در آن‌ها علاوه بر عناصري از «توازي تاريخي» عناصري از «ناموزوني تاريخي» هم ديده مي‌شود. اما ارزش داستان‌هاي علوي، اگر به راستي ارزشي حاصل باشد، قطع نظر از وابستگي يا گسست آن‌ها نسبت به واقعيت‌هاي تاريخ معاصر، در وضع ادبي، يا «ادبيت»، آن‌ها است. در واقع «ادبيت» آثار علوي از «تاريخيت» آن‌ها به مراتب با اهميت‌تر است؛ زيرا «ادبيت» محصول آحاد و مفردات ذهن خود او است، و مهم‌تر اين‌که فعاليت علوي، به عنوان نويسنده، در حوزة ادبيات است و نه در حوزة تاريخ.
    چشم‌هايش نخستين رمان علوي و پرورده‌ترين اثري است که او در اوج آفرينندگي خود نوشته است. در اين رمان کش‌مکش ميان خواننده و متن داستان، آدم‌ها و ماجراهاي معروض آن‌ها، خيره‌کننده است، و تحقيق و مباحثة راوي ـ ناظم مدرسة نقاشي ـ براي يافتن صاحب ناشناس چشم‌هاي پردة نقاشي، که به ديوار مدرسه آويزان است، بر دامنة اين کش‌مکش مي‌افزايد. داستان پس از توصيف گذران قيافة «خفقان گرفته»ي شهر تهران با تصوير پردة نقاشي مرموزي، موسوم به «چشم‌هايش»، آغاز مي‌شود:
    «پردة «چشم‌هايش» صورت سادة زني بيش نبود. صورت کشيدة زني که زلف‌هايش مانند قير مذاب روي شانه‌ها جاري بود. همه چيز اين صورت محو مي‌نمود. بيني و دهن و گونه و پيشاني با رنگ تيره‌اي نمايان شده بود. گويي نقاش مي خواسته است بگويد که صاحب صورت ديگر در عالم خارج وجود ندارد و فقط چشم‌ها در خاطرة او اثري ماندني گذاشته است.»


    برچسب ها: بررسی نقدي بر داستان چشمهايش بزرگ علوي بررسی نقدي بر داستان چشمهايش بزرگ علوي بررسی نقدي بر داستان چشمهايش بزرگ علوي
  

به ما اعتماد کنید

تمامي كالاها و خدمات اين فروشگاه، حسب مورد داراي مجوزهاي لازم از مراجع مربوطه مي باشند و فعاليت هاي اين سايت تابع قوانين و مقررات جمهوري اسلامي ايران است.
این سایت در ستاد سازماندهی ثبت شده است.

درباره ما

فروش اینترنتی فایل های قابل دانلود
در صورتی که نیاز به راهنمایی دارید، صفحه راهنمای سایت را مطالعه فرمایید.

تمام حقوق این سایت محفوظ است. کپی برداری پیگرد قانونی دارد.